هرگاه دو يا چند کلمه از نظر معنايی، در تضاد و مخالف هم باشند، به آنها کلمات متضاد می گويند؛ مانند:
آشکار و پنهان، شب و روز، سیاه و سفید، گل و خار، ترش و شیرین، خواب و بیدار.
مثال در شعر:
گفتی به غمم بنشین يا از سرِ جان برخیز
«بنشین و برخیز: متضاد هستند «
شادی ندارد آنکه ندارد به دل، غمی
«شادی و غم: متضاد هستند»
بگويم تا بداند دشمن و دوست
«دشمن و دوست: متضاد هستند»
اينکه گاهی می زدم بر آب و آتش، خويش را
«آب و آتش: متضاد هستند«